بینقطه
۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سهشنبه
فیل در اتاق
يه پيرمرده اومد تو مترو ديدم بار دستشه و نميتونه سر پا وايسه.
بلندشدم بشينه.
دست داد باهام و گفت بشين كار دارم.
گفتم حتمن ميخاد يه ايسگاه ديگه پياده شه.
نشستم.
از پلاستيكش بيسكويت با طعم توت فرنگي در آورد.
سه تا پونصد تومن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر